نقش فاکتورهای شل کننده مشتق شده از آندوتلیوم (edrf) در تنظیم تون عروقی

Authors

علی خوش باطن

ali khoshbaten

abstract

از زمانی که آمیل نیترات توسط توماس لودر – برانتون در کلینیک بعنوان یک داروی گشاد کننده عروق معرفی شد، نیتراتها بو صور مختلف و وسیع برای درمان آنژین صدری – انفارکتوس میوکارد و دیگر بیماریهای قلب و عروقی مورد ستفاده قرار گرفت. در دهه گذشته توجه زیادی برای شناسایی مکانیسم اثر نیتراتها انجام گرفته است و این امر به آزاد شده از اندوتلیوم شدت بیشتری به خود گرفت. no دنبال کشف  اثرات بعضی از فعال کننده های (ldf) در آزمایشات حاضر با استفاده از تکنیک پرفیوژن و لیزر داپلر فلومتری و نقش سیستم عصبی کنترل کننده عروق در حضور و عدم حضور اندوتلیوم مورد بررسی قرار (vasoactive) عروقی  اثرات شل کنندگی خود را از (ach) و استیل کولین (atp) گرفته است. موادی مثل آدنوزین و آدنوزین تری فسفات  که بدنبال تحریک (vasoconstriction) طریق اندوتلیوم اعمال می کنند، و این اثرات وابسته به دوز نیز می باشند. اثر مهار (l.name)nw-nitro-l-argininge methyl-ester بوسیله no الکتریکی بوجود آمده بود در شرایطی که سنتز  را no که تولید l-arginine شده بود نیز به میزان 60 تا 100 درصد افزایش یافته و این اثر با داروی دیگر مثل افزایش می دهد حذف گردید. بطور طبیعی در تنظیم عروقی که تحت اعصاب سمپاتیک با no این نتایج نشاان می دهد که اندوتلیوم با آزاد سازی اثر بعضی از مواد آندوژن موجود در خون می باشد نقش بسزایی دارد. حذف اندوتلیوم باعث افزایش بیشتر اثرات انقباضی مواد اندوژن و ایمپالسهای عصبی و در نتیجه اسپاسم های عروقی و ایسکمی می گردد.

Upgrade to premium to download articles

Sign up to access the full text

Already have an account?login

similar resources

نقش فاکتورهای شل کننده مشتق شده از آندوتلیوم (EDRF) در تنظیم تون عروقی

Ever since Thomas Lauder - Bruton First introduced Amylnitrate into clinical medicine, nitrovasodilators of different classes have been extensively used in the medical treatment of angina pectoris, myocardial infarction and heart failure. Understanding the mechanisms of action of nitrates has been greatly expanded in the last decade, particularly since the discovery of endothelium dependent rel...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر بربرین در تنظیم آستروسیتهای Gfap+ ناحیه هیپوکمپ موشهای صحرایی دیابتی شده با استرپتوزوتوسین

Background: Diabetes mellitus increases the risk of central nervous system (CNS) disorders such as stroke, seizures, dementia, and cognitive impairment. Berberine, a natural isoquinolne alkaloid, is reported to exhibit beneficial effect in various neurodegenerative and neuropsychiatric disorders. Moreover astrocytes are proving critical for normal CNS function, and alterations in their activity...

full text

اثر شل کننده عروقی عصاره برگ مو (vitis vinifera l.) بر آئورت جدا شده موش صحرایی

تاکنون گزارش هایی درباره اثر آنتی اکسیدانی، کاهش فشار خون و اثر اتساعی عروقی عصاره دانه انگور و پوست میوه آن ارایه شده است. اثرات شل کننده برگ انگور بر انقباض ایلئوم و رحم موش صحرایی و اثرات کاهنده نیروی انقباضی و ضربان قلب قورباغه نیز گزارش شده است. با توجه به احتمال وجود بعضی از اثرات عروقی عصاره دانه انگور در برگ آن، لذا در این تحقیق اثرات عصاره آبی الکلی برگ مو (vitis vinifera l.) بر انقباض...

full text

مروری بر نقش سلول های مهاری مشتق از رده میلوئیدی در تنظیم سیستم ایمنی

Myeloid-derived suppressor cells (MDSCs) are a heterogeneous population of cells that expands during cancer, inflammation and infection, and together with regulatory T cells (Tregs) have a remarkable ability to suppress immune responses. The phenotype of MDSCs differs in humans and mice, and the exact mechanisms of their suppressive function are still controversially discussed. Limited data are...

full text

My Resources

Save resource for easier access later


Journal title:
مجله علوم پزشکی رازی

جلد ۳، شماره ۱، صفحات ۱۸۰-۱۸۰

Hosted on Doprax cloud platform doprax.com

copyright © 2015-2023